نويسندگان
[ یک شنبه 16 فروردين 1394 ] [ 11:52 ] [ saeid ]

 

 



[ یک شنبه 16 فروردين 1394 ] [ 11:36 ] [ saeid ]

 خلاصه داستان+ سریال راه شیری

  

خلاصه داستان:

این مجموعه معضلات اجتماعی مانند بیکاری، مهاجرت، اعتیاد،
 
زنان بی سر پرست، طلاق و … به نمایش می کشاند. 
 
کارگردانان: سامان مقدم، ایرج کریمی، عبدالحسن برزیده و مونا زندی

بازیگران: همایون ارشدی، آهو خردمند، سید مهراد ضیایی، امین تارخ،

محسن قاضی مرادی، کیوان ساکت اف، علی قربان زاده، سولماز غنی، 

جمشید مشایخی و …

خلاصه داستان سریال راه شیری

مجموعه تلویزیونی راه شیری شامل چهار اپیزود

به‌نام‌های پسر، خلسه، خط روی خط و تحقیر است که تهیه‌کنندگی همه آنها را رامین عباسی‌زاده برعهده داشته، اما هر اپیزود را یک‌کارگردان ساخته است.

رامین عباسی‌زاده درباره این مجموعه تلویزیونی گفت: تولید مجموعه راه شیری اواخر سال ۸۷ آغاز شد و در ابتدا قرار بود در ۱۳ اپیزود ساخته شود، اما تغییر و تحول در سازمان بهزیستی که حامی این مجموعه بوده، باعث شد تنها چهار اپیزود از این سریال با ۲۴ قسمت تولید شود. بر اساس توضیحات این تهیه‌کننده فیلمنامه مجموعه راه‌ شیری از سوی چند نویسنده به سرپرستی احمد رفیع‌زاده نوشته شده و هر یک از اپیزودهای این مجموعه داستان‌هایی مستقل دارد که این داستان‌ها در مقاطعی به هم ارتباط پیدا می‌کند. به گفته عباسی‌زاده، مجموعه راه شیری به معضلات اجتماعی مانند بیکاری، مهاجرت، اعتیاد، زنان بی‌سرپرست، طلاق و… می‌پردازد. وی درباره ارتباط این اپیزودها گفت: بیشتر از هر چیز، این اپیزودها به لحاظ مفهومی با هم در ارتباط هستند و در تمامی آنها به موقعیت‌های دشوار روحی انسان‌ها اشاره شده است. این تهیه‌کننده درباره ترتیب نمایش اپیزودهای این مجموعه گفت: نمایش مجموعه راه شیری با اپیزود پسر آغاز می‌شود و بعد از آن به ترتیب با اپیزودهای خلسه، تحقیر و خط رو خط ادامه پیدا می‌کند.

پسری از کانون اصلاح و تربیت

مجموعه راه شیری از امشب با نمایش اپیزود پسر به کارگردانی سامان مقدم آغاز می‌شود که در شش قسمت ساخته شده است.

عباسی‌زاده درباره این اپیزود گفت: فیلمنامه پسر را امید سهرابی نوشته و همایون ارشادی، آهو خردمند، سیدمهرداد ضیایی، سپیده اعلایی، محسن قاضی‌مرادی و کیوان ساکت‌اف از بازیگران این اپیزود هستند. اپیزود پسر قصه زندگی جوانی را روایت می‌کند که از کانون اصلاح و تربیت مرخص شده و به دنبال هویت گمشده‌اش می‌گردد. نقش پدر در این اپیزود را همایون ارشادی بازی می‌کند و نقش مادر به‌عهده سپیده اعلایی است.

قتل در خلسه

بعد از اپیزود پسر، مجموعه راه شیری با اپیزود خلسه به‌کارگردانی عبدالحسین برزیده ادامه پیدا می‌کند. تهیه‌کننده این مجموعه گفت: در این اپیزود ماجرای یک قتل دستمایه طرح مسائلی درباره آشفتگی‌های کانون خانواده قرار می‌گیرد. داستان خلسه درباره وکیلی خوشنام به نام عظیمی است که همیشه در پرونده‌های قضایی موفق بوده، اما به طور اتفاقی با موضوع قتل زنی به نام هما مواجه می‌شود که پسرش او را به قتل رسانده است. در این اپیزود امین تارخ نقش عظیمی را بازی می‌کند. از بازیگران اپیزود خلسه بجز امین تارخ می‌توان به رامین راستاد، لیلی تقوی، حنانه شهشهانی، نگین معتضد، آیدا فقیه‌زاده، یاشا رستمی، مرتضی کاظمی، سیامک اشعریون و فرامرز روشنایی اشاره کرد.

سوء‌تفاهم

خط رو خط، اپیزود دیگری از مجموعه راه‌شیری است که در شش قسمت به کارگردانی مونا زندی ساخته شده و ماجرای آن از آنجا شروع می‌شود که موبایل والدین دو کودک در مهد کودک با هم عوض می‌شود و زمینه برای سوء‌تفاهم‌های بسیاری فراهم‌می‌شود. براساس توضیحات عباسی‌زاده درباره این اپیزود، فیلمنامه خط رو خط از سوی مونا زندی با همکاری آزاد جعفریان نوشته شده است. جمشید مشایخی، کتایون امیرابراهیمی، رویا جاویدنیا، ایرج شهزادی، نونا زندی، طوفان مهردادیان و رضا فیاضی از بازیگران این اپیزود هستند. جمشید مشایخی در این اپیزود نقش یک پیرمرد خوشنویس را بازی می‌کند و کتایون امیرابراهیمی نقش اصلی زن این فیلم را به‌عهده دارد.

تلخ و شیرینی‌های زندگی

آخرین اپیزود مجموعه راه شیری تحقیر نام دارد. عباسی‌زاده درباره این اپیزود گفت: تحقیر را ایرج کریمی کارگردانی کرده و درباره نویسنده‌ای به نام فرهاد راسخ است که در زندگی مشترکش با همسرش که هدیه نام ‌دارد دچار مشکل شده است. او در موقعیت حساسی از زندگی زوج دیگری قرار گرفته و مجبور می‌شود وارد بازی خطرناکی شود. به گفته این تهیه‌کننده نقش فرهاد راسخ در این اپیزود را علی‌قربان‌زاده بازی می‌کند و از دیگر بازیگران این مجموعه می‌توان سولماز غنی، میسا مولوی، مریم ذکایی و احسان امانی را نام برد.

 



برچسب‌ها: ایدا فقیه زاده , عکس های جدید از ایدا فقیه زاده , سریال راه شیری,
[ یک شنبه 16 فروردين 1394 ] [ 11:27 ] [ saeid ]

جدیدترین عکس ها از ایدای عزیز که عاشقشم 

 

 

 



[ شنبه 12 بهمن 1392 ] [ 13:32 ] [ saeid ]

آيدا از همتون خواسته تا اونجايي كه مي تونيد به هم مهربوني كنيد!

به گزارش امید به فاصله كمتر از يك سال در دو سريال بسيار خوب بازي كرد. هنوز خاطره خوب سريال زمانه از يادم نرفته بود كه شنيدم در سريال «بچه هاي نسبتاً بد» هم بازي مي كند و نقشي كاملاً متفاوت دارد. بهانه گفتگويم با آيدا فقيه زاده اين بود اما در لابلاي حرف هايش مدام از مهرباني مي گفت و اينكه آدم ها نبايد بي تفاوت از كنار هم ديگه رَد بِشَن! آيدا از همتون خواسته تا اونجايي كه مي تونيد به هم مهربوني كنيد! پس به حرفش گوش كنيد! گفتگويي آرام، با يه حال و هواي خاص و پُر از مهربوني تقديم به همه شما خوانندگان مهربون مجله راه زندگي.

اول از همه تازه چه خبر؟ اين روزها حال و احوال آيدا چطوره؟

خدا را شكر همه چيز خوب و با آرامش داره در زندگي من سپري مي شه. پخش سريال «بچه هاي نسبتاً بد» هم شروع شده و مخاطبش را پيدا كرده. اين روزها حالم خيلي خوبه، الهي كه حال و احوال همه همين قدر خوب باشه و هميشه با آرامش زندگي كنند.

به فاصله كمتر از يك سال در دو كار متفاوت بازي كردي، اين تقريباً پر كاري را براي خودت موثر مي دوني؟

اسمش را نمي شه پركاري گذاشت من بيشتر به ديد يه اتفاق خوب بهش نگاه مي كنم. اينكه خدا واقعاً آيدا را دوست داشته كه اين دو كار را به قول تو در كمتر از يك سال در كارنامه كاري و هنري ثبت كرد. سريال «زمانه» سال گذشته بهمن ماه پخش شد و فيلمبرداري سريال «بچه هاي نسبتاً بد» از خرداد ماه شروع شد. در اين فاصله من پيشنهادهاي زيادي داشتم و خيلي كار رَد كردم، اما از اونجايي كه قرار بود كه اين كار در ماه رمضان پخش بشه كه به پخش نرسيد و الان داره پخش مي شه باز هم خدا را شكر مي كنم كه با سيروس مقدم كار كردم و ازشون واقعاً ياد گرفتم.

سيروس مقدم در بازي قبلي تو چي ديده كه پيشنهاد بازي در نقش مرجان را در اين كار به تو سپرد؟

اين سوال را بايد آقاي مقدم جواب بدهند، اما من تا اونجايي كه ازم بر مي اومد همه تلاشم را براي نشون دادن بهار كردم. بهار زيادي خانم و مهربون بود اونقدري كه واقعاً دلت براش مي سوخت، اما در اين كار مرجان رگ هاي خاكستري داره كه هر چي داستان جلوتر مي ره اون رو منفي تر از اين چيزي هم كه هست مي بينيم، حتي ممكنه رو به سياهي هم كشيده بشه. تفاوت اين دو نقش برايم خيلي مهم بود؛ اينكه قرار نيست من دوباره بهار را تكرار كنم. مرجان اين كار درست نقطه مقابل بهار. اما واقعاً نمي دونم آقاي مقدم در بازي قبلي من چه چيزي را ديدند كه اين نقش را به من سپردند؟ نقشم را خيلي دوست دارم و فكر مي كنم بعد از بازي در يك كار مثبت اين نقش براي من لازم بود كه خدا را شكر خيلي زود هم نصيبم شد.

اين بار هم نقش مقابلت را حميد گودرزي بازي مي كنه، درست مثل سريال «زمانه»! باز هم فكر مي كني سيروس مقدم چه وجه مشابهي بين بازي تو و حميد گودرزي ديده كه خواستند دوباره شما دو نفر مقابل هم بازي كنيد!

عشق پاك و صادقانه اي كه در «زمانه» بين بهار و بهزاد وجود داشت شايد يكي از دلايلي بود كه آقاي مقدم اين تصميم را گرفتند. اينجا هم مرجان و طاها يه عشق پاك و صادقانه دارند. وقتي كاري مورد توجه مردم قرار مي گيرد كه در آن دو بازيگر به خوبي مقابل هم بازي كردند باز هم ممكن است پيشنهاد تازه اي هم داده شود. اين بار هم ماجرا به همين شكل بود. جالبه برات بگم قبل از اين سريال من و حميد گودرزي پيشنهادهايي داشتيم كه در كار ديگري مقابل هم باشيم اما هر دوي ما قبول نكرديم تا رسيديم به سريال «بچه هاي نسبتاً بد» كه حميد گودرزي قرارداد بسته بود و من هم به فاصله چند روز به گروه رسيدم و وقتي فهميدم كه دوباره حميد گودرزي نقش مقابلم را بازي مي كند، خُب خوشحال شدم چون چيزهاي خوبي را در زمانه ازش ياد گرفته بودم. تجربه مثبت خوب زمانه براي من جاي ترديد نذاشت.

بازيگري برات چه معنايي داره، به چشم يه شغل بهش نگاه مي كني، احساسي كه هميشه همراهته يا وقتايي كه سر كاري باهاش تفريح مي كني؟

هيچ وقت به چشم يه شغل بهش نگاه نكردم البته نه به اين معني كه من هيچ نيازي به بخش مالي اين كار ندارم و آدم پولداري هستم! نه اصلاً اين طور نيست! بازيگري از همون روزي كه جرقه اش در ذهن من خورد و دوستدار بازيگري شدم برايم خيلي جدي تلقي شد و هميشه از آن به عنوان احساسي هميشگي ياد مي كنم. چيزي كه هميشه و تحت هر شرايطي بايد در اختيار هر بازيگري باشد. من كارم را از سال ۸۸ شروع كردم آن هم با سريال «خلسه» كه هنوز هم پخش نشده اما براي رسيدن به حالا واقعاً صبوري كردم و دنبال كارهايي بودم كه چيزي را كشف كنم و تاثيرگذار باشم. اگه بخواهم راحت تر جوابت را بدم در بازيگري دنبال دريافت بودم، كسي كه كار من را مي بينه چقدر درباره اون فكر مي كنه يا در پَسِ نگاهش دنبال چي مي گرده. بازيگري احساس خاصيه كه بهش جدي نگاه مي كنم گاهي هم مي تونه شغل هم باشه، اما خاص، جدي و مسحور كننده است.

فكر مي كني آيدا چند تا پله را در همين كمتر از يك سال صعود كرده؟

واقعاً نمي دونم اصلاً صعودي داشتم يا نه. من در دو كار تمام تلاشم را كردم. من خواستم و شد. من بهار را بازي كردم، بهار تمام شد و رفت و برايم يادگاري خوبي را گذاشت. بهار مثبت اما مرجان منفي! بهار همه خوبي است اما مرجان شكل ديگري است. نمي دونم چقدر موفق بودم كه در دومين كارم بايد نقشي را بازي كنم كه درست نقطه مقابل بهار است. شايد تا مدت ها بايد نقش هايي را بازي مي كردم كه شبيه به بهار بود اما خدا من را واقعاً دوست داشت. صعودي كه تو مي گي براي من حالا حالاها ادامه داره. اميدوارم به اون اوج برسم و وقتي به عقب برگشتم از آيدا راضي باشم و در چشمِ نگاه مردم برق تحسين را ببينم.

براي رسيدن به جايگاه تقريباً محكمي كه پيدا كردي چه هزينه هايي را پرداخت كردي؟

تلاش زيادي براي رسيدن به حالا كردم. سريال «زمانه» در ۱۱ ماه كار شد و من در اين مدت بايد بهار مي شدم. بهاري كه با هزار و يك مشكل دست و پنجه نرم مي كرد. آيدا بايد بهار مي شد و من ۱۱ ماه را در قالب بهار زندگي كردم. اين يعني هزينه، اين يعني من از كنار كارم سَرسَري رد نشدم و برايم جدي است. بازيگري با كسي تعارف ندارد، بايد باهاش بجنگي بايد خودت را صيقل بدهي تا به اون چيزي كه مي خواي برسي. من نمي گم هزينه من اسمش را مي ذارم تلاش براي رسيدن و تلاش مي كنم در كنار اين تلاش كردن، تلاش مضاعفي كنم براي رسيدن به آرامش و ماندگاري.

در نقش هات چقدر از خود واقعي آيدا فقيه زاده وجود داره؟

هر بازيگري يك روي واقعي دارد. شايد بخشي از آن در زندگي خود آن بازيگر هم وجود داشته باشد. از نگاه من يه بازيگر بايد همه احساساتش كف دستش باشه؛ احساساتي مثل عشق، خشم، نفرت، مهربوني! من مي تونم اين را از نگاه ديگران بفهمم و از نگاه ديگران هم چيزهايي را ياد بگيرم؛ مثل همون خشم و مهربوني، عشق و نفرت. حالا اينكه آيدا چقدر مي تونه نزديك بشه به بهار يا مرجان اين ديگه دست من است. شايد بخشي از بهار در سرشت من وجود داشته باشه يا بتونم مثل مرجان منفي باشم اما چيزي كه مهمه اينكه چقدر مي تونم از آيداي واقعي، از خودم فاصله بگيرم تا بشم بهار يا مرجان يا هزار تا نقشي كه از اين به بعد بهم پيشنهاد مي شه. بازيگري همين نكات كوچيك را يادت مي ده كه بايد شكل ديگري از خودت را نشون بدهي و زندگي هاي مختلف را تجربه كني.

بهترين درسي كه از زندگي گرفتي؟

صبوري! زندگي با همه مشكلات و دغدغه هاش يادت مي ده كه صبور باشي. اصلاً اگه زندگي و مشكلاتش نبود شايد اين صبوري هم وجود نداشت. زندگي ارزش اين را نداره كه تو بخواي به خاطر هيچي خودت را آزار بدي و از آزار ديدن تو ديگران هم آزار ببينند. خيلي اتفاقات در زندگي ما مي افته كه حق ما نيست اما سرنوشت اين را خواسته. اگه قرار باشه كه به خاطر اين چيزهاي كوچيك خودت را آزار بدي لذتي از زندگي ات نمي بري. به من ثابت شده كه تو اگه خوبي كني خوبي حتماً بر مي گرده و از هر دستي بدي از همون دست هم پس مي گيري. فكر مثبت داشته باشي و براي هر كسي خير بخواي حتماً خير برات پيش مياد. فقط خوبي و خيرخواهيه كه خوشحالت مي كنه.

يه تيكه كاغذ سفيد الان جلوت گذاشته شده، فرقي هم نمي كنه چه حال و احوالي داري، اولين چيزي كه توي ذهنت مياد را روش بنويس؟

مي نوشتم «براي آن كسي كه ايمان دارد ناممكن وجود ندارد» براي هدف تون ايمان داشته باشيد و مطمئن باشيد كه بهش مي رسيد. براي موجودي به نام بشر و انسان كه خدا اون را بهترين خطاب كرده چيزي به نام غير ممكن وجود ندارد، آدمي از پس هر كاري بر مياد.

آيدا فقيه زاده كيه؟ اون رو توي چند تا جمله يا كلمه برام تعريف كن؟

تفاوت چنداني با بقيه ندارم؛ دلم مي خواد مهربون تر باشم، خيلي بيشتر از اون چيزي كه هستم. حساسم و آدم ها بيش از اندازه برام مهم هستند. كوچكترين چيز ناخوشايندي من را آزار مي ده براي همين از خشونت و بي تفاوتي آدم ها نسبت به هم ناراحت مي شم. آيدا دلش مي خواد دست خير داشته باشه و حتي به اندازه ارزني ديگران را خوشحال كنه. نمي دونم خدا اين توانايي را تا چه حدي در وجود آيدا گذاشته اما هر چي كه هست هميشه سعي مي كنم خوب فكر كنم و مثبت باشم هم براي خودم و هم براي ديگران.

تو از همه چيز گفتي جز از خودت، كمي هم از آيدا فقيه زاده بگو؟

اگه بخوام درباره آيدا بگم بهتره اون رو از زبان مامانم تعريف كنم؛ ساعت ۱۰ شب ۲۹ ارديبهشت سال ۱۳۶۳ در تهران به دنيا اومدم. يه كم كه بزرگتر شدم عاشق بازيگري شدم و هميشه در روياهام خودم را در قاب رنگي تلويزيون و يا پرده نقره اي سينما مي ديدم. يه خواهر بزرگتر از خودم دارم به اسم يلدا، مجردم و تحصيلاتم را در رشته مهندسي كامپيوتر مقطع كارشناسي ادامه دادم.

و حرف آخرت، چيزي كه دوست داشتي بگي و من نپرسيدم و وسط حرفامون جا افتاد؟

بسيار ممنوم از تو و همه دوستان و همكارانت. مجله «راه زندگي» هنوز هم همون اصالت سال هاي پيش خودش را خوب حفظ كرده و اين خيلي خوبه. هميشه دوست داشتم كه محيط مجلتون را از نزديك ببينم. درسته كه خيلي كم پيشتون بودم اما همين يكي دو ساعت خيلي بهم خوش گذشت. ممنونم از پدر و مادر عزيزم كه مسير را طوري برام هموار كردند كه به همه خواسته هام برسم. از يلدا خواهر خوبم ممنونم كه هميشه كنارم بوده. از امين تارخ عزيز كه استاد است و جز اين هم انتظار ديگري ازشون نمي رود.
از حسن فتحي، سيروس مقدم، شهرام زماني خيلي ممنونم كه در كنارشان دو تجربه منحصر به فرد داشتم. از همه مهمتر از خداي بزرگم ممنونم كه سرنوشت آيدا را طوري رقم زد كه همه اين مهربانان در كنارش باشند. از همديگه مراقبت كنيد، مراقب همه لحظه هاي زندگي تون باشيد. «راه زندگي» خيلي كوتاه تر از تصور همه ماست پس فقط به همديگه مهربوني كنيد.

 



[ شنبه 28 دی 1392 ] [ 18:53 ] [ saeid ]

 برای دیدن عکس ها دار اندازه واقعی بر روی آنها کلیک کنید. 

 

                                                                                     بقیه عکس ها در ادامه مطلب

 


ادامه مطلب


برچسب‌ها: بچه های نسبتا بد, عکس های جدید ایدا فقیه زاده ,
[ یک شنبه 17 آذر 1392 ] [ 14:48 ] [ saeid ]
[ پنج شنبه 7 آذر 1392 ] [ 19:25 ] [ saeid ]
آیدا فقیه زاده  بازیگر نقش بهار در سریال زمانه به عنوان بهترین بازیگر این سریال از سوی کاربران سایت استخدام نیوز انتخاب شد.
در نظر سنجی که برای انتخاب بهترین بازیگر سریال زمانه از تاریخ 25 دی ماه 1391 بر روی سایت استخدام نیوز  قرار گرفت تا روز 21 اسفند 17460 نفر شرکت کردند که آیدا فقیه زاده بازیگر نقش بهار با کسب 4646 رای و 26 درصد کل آرا  اول شد. پس از وی پریناز ایزدیار  بازیگر نقش ارغوان با کسب4239 رای و 24 درصد کل آرا  در رده دوم قرار گرفت .
حسین مهری بازیگر نقش سینا با کسب 2488 رای و 14 درصد کل آرا سوم شد و حمید گودرزی بازیگر نقش بهزاد نیز با کسب 2236رای و 12 درصد آرا چهارم شد.
شهرام قائدی(منوچهر) ،فریبا متخصص (سرور)، حسین محجوب(حسام)، ویدا جوان (نگار) ، هومن برق نورد (نیکخواه) ،و رویا میرعلمی (ثریا) به ترتیب در رده های چهارم تا دهم قرار گرفتند.


برچسب‌ها: ایدا فقیه زاده,
[ پنج شنبه 10 مرداد 1392 ] [ 15:16 ] [ saeid ]

 بیوگرافی کامل از آیدا فقیه زاده

به نظرم پاسخ کلیه سوالاتتون رو تو این مطلب پیدا کنید!

به گزارش اروم نيوز،آیدا فقیه زاده را می توان از پدیده های بازیگری در سال 91 دانست. «زمانه» اولین کاری است که از او دیده ایم اما با همین اولین تصویری که از او روی صفحه تلویزیون نمایش داده شده خود را به مخاطب شناسانده است.شاید مرسوم نباشد در مقدمه مصاحبه ها از این دست حرف ها زده شود اما باید اعتراف کرد آرامش، وقار و سواد بسیار این بازیگر طبیعتا کارگردان کاربلدی مثل حسن فتحی را مجاب کرده از بازیگری بی تجربه چون او در کارش استفاده کند.

او با بازی در نقش «بهار» به یکباره دیده شد و مخاطبان تلویزیون را واداشت طرفدارش شوند. اگر می خواهید بیشتر از زندگی شخصی او و افکار و احساساتش بدانید، با گفت و گوی خودمانی و صمیمانه تماشا با این ستاره نوظهور همراه باشید:

 شما حرفه بازیگری را از چه زمانی و به چه صورت شروع کردید؟


- من رشته تحصیلی ام در دانشگاه، مهندسی کامپیوتر شاخه نرم افزار بود. سال 87 در دوره جامع کارگاه بازیگری آقای امین تارخ شرکت کردم. سال 88 در یک سریال بازی کردم به نام «راه شیری» که یک کار اپیزودیک بود و من نقش اصلی اپیزودی با عنوان «خلسه» را برعهده داشتم. کارگردان آن آقای عبدالحسین برزیده بودند و خود آقای تارخ هم در آن کار حضور داشتند. البته این سریال هنوز پخش نشده است. «راه شیری» مجموعه ای اپیزودیک بود که هر اپیزود کارگردان و بازیگران و تیم خودش را داشت. بعد از آن هم «زمانه» را شروع کردم که دومین کارم است.
چند سال تان است؟
- متولد سال 63 هستم.
چه شد که یک مهندس کامپیوتر سراغ بازیگری آمد؟
- بازیگری همیشه دغدغه من بوده و خیلی این کار را دوست داشته ام ولی خانواده دوست داشتندکه رشته دانشگاهی ام رشته ای جز بازیگری باشد و پیشنهاد دادند که در یک رشته فنی درس بخوانم. روی همین حساب من کامپیوتر خواندم و تصمیم گرفتم به خواست خانواده احترام بگذارم اما بعد از آن رفتم سراغ راهی که علاقه شخصی ام بود و از بودن در آن احساس رضایت و مفید بودن می کردم اما چرا بازیگری؟ فکر می کنم دلیلی که همیشه بازیگری را دوست داشتم این بود: من همیشه فکر می کنم که کار تصویری کردن زیرمجموعه آن یعنی بازیگری، از ابزاری است که فرهنگ عمومی را ارتقا می دهد و در کنار ابزاری مانند ادبیات، کتاب، رسانه های نوشتاری، مجازی و تصویری، دید مردم و سطح فکرشان را تحت تاثیر قرار می دهد.

به نظر من، مردم با فیلم و سینما می توانند ارتباط خوبی برقرار کنند و تاثیرگذاری این شاخه های هنری روی مردم زیاد است. من دوست دارم از طریق بازیگری به فرهنگ و هنر کشورم و مردمم خدمت کنم و در راه ارتقای فرهنگ و هنر تلاش کنم. من خودم چون خیلی از این هنر تاثیر می گرفتم دوست داشتم بتوانم خودم هم از این راه روی جامعه تاثیر بگذار

این اولین تصویری است که مردم از شما دیدند اما همانطور که گفتید دومین تجربه بازیگری تان است و حتما فاصله ای بین این کار و کار قبلی تان بوده. از یک طرف هم شاگرد امین تارخ بوده اید و با توجه به چهره ای هم که دارید به نظر می رسد کارهای دیگری هم در این فاصله به شما پیشنهاد شده است. در مورد آن پیشنهادها و اینکه چرا آنها را نپذیرفتید بگویید و اینکه چطور از «زمانه» سردرآوردید؟

- من سال 88 سریال «راه شیری» را کار کردم. سال بعد از آن یعنی زمانی که هنوز دوره آموزش و یادگیری بازیگری ام تمام نشده بود، پیشنهادهایی برایم وجود داشت. فیلم، سریال، نقش اصلی، نقش فرعی و خلاصه همه جور پیشنهادی داشتم اما در بین اینها یکی، دوتا کار سینمایی بود که حتی قرارداد هم بستم ولی خب این کارها خورد به دوره ای که مشکلات اقتصادی در سینما به اوج خود رسیدو اکثر سرمایه گذارها همان ابتدا کارها را رها می کردند و هیچکدام از آن کارها شکل نگرفت و کلید نخورد. من هم حساسیت های شخصی برای شروع فعالیت هایم داشتم. دوست داشتم کارم را با آثاری شروع کنم که هم به سلیقه من نزدیک باشد و هم کارهای موجه و قابل دفاعی باشند؛ بهتر است بگویم کمی سختگیر بودم تا اینکه از طریق آقای تارخ به «زمانه» معرفی شدم.


اینکه در این مجموعه نقش اصلی زن نیستید برایتان مسئله ای نبود؟ چون در  کار قبلی و آن یکی، دو کاری که نشد نقش اصلی بودید و به نظر می رسد این مسئله برایتان مهم بوده؟

- به نظر من، بهار یکی از نقش های اصلی «زمانه» است. کلا در «زمانه» شخصیت های اصلی؛ ارغوان و بهزاد هستند اما شخصیت های دیگر آن هم کاملا دیده می شوند و جزو کاراکترهای اصلی و پررنگ کار هستند. بهار هم که فکر می کنم بعد از ارغوان پررنگ ترین شخصیت زن داستان است. بعد هم آقای فتحی کارگردان سرشناسی هستند و من از این موقعیت خوشحال بودم. خیلی دوست داشتم با ایشان کار کنم. از طرف دیگر فیلمنامه این سریال را خیلی دوست داشتم. عوامل دیگری هم در این انتخاب موثر بود. مثلا نقش پدر من را که آقای محجوب بازی کردند در ابتدای کار قرار بود آقای تارخ بازی کنند و مدتی هم سر کار بودند که بعدها به دلایلی رفتند. حضور ایشان به عنوان استاد من برایم خیلی دلگرمی و باعث ایجاد انگیزه بود.

چطور به «بهار» نزدیک شدید؟ و چقدر آن از شما دور یا نزدیک است؟


- خیلی به اینکه چقدر به خودم نزدیک یا دور است، فکر نکردم. چون این را از همین ابتدا پذیرفتم که به عنوان بازیگر باید از پس هر نقشی بربیایم اما به هر حال آنجاهایی که می توانستم برای باورپذیرتر و بهتر شدن این نقش از وجود خودم استفاده کنم، استفاده کردم. برای بقیه ماجرا هم از کتاب هایی که خواندم، فیلم هایی که دیدم و آدم هایی که می شناسم و راهنمایی های آقای فتحی، کمک گرفتم.

برای بعد شغلی و اجتماعی «بهار هم تحقیق کردم. البته این هم از راهنمایی های آقای فتحی برای همه نقش ها بود که بروند و درباره شغلی که دارند تحقیق و مطالعه کنند. من مدت ها به بیمارستان های مختلف می رفتم و از نزدیک با انترن ها گفت و گو می کردم و کارشان را می دیدم. کلا به نظرم یک بازیگر باید آن چیزی که از او خواسته می شود را از فیلتر وجودی اش عبور دهد و نکاتی را از خودش بگجیرد و از محیط، پیرامون، منابع دیگر و دانش خود هم استفاده کند.

الان که سریال در حال پخش است چه تغییری در زندگی تان ایجاد شده و مردم در کوچه و خیابان چه واکنشی به شما نشان می دهند؟ آیا پیشنهادهای کاری تان زیاد شده است؟

- خدا را شکر استقبال از کار خیلی خوب بوده و مردم هم وقتی من را می بینند محبت دارند و می گویند «بهار» را دوست دارند و حتی دلشان برای او می سوزد. پیشنهادهای کاری هم که طبیعتا بیشتر شده اما خیلی عجله ای برای شروع کار جدید ندارم و اتفاقا هر چقدر قبلا حساسیت داشتم الان بیشتر شده.

کمی بیشتر از آیدای پشت دوربین و زندگی شخصی اش برایمان بگویید. جز بازیگری چه کارهای دیگری انجام می دهید؟

- من در رشته تحصیلی خودم هیچ وقت کار نکردم چون بلافاصله که فارغ التحصیل شدم به کلاس بازیگری رفتم. من همیشه چه الان که مشغول این کار هستم و چه قبل از اینکه وارد کار بازیگری بشوم بیشترین زمانم را به کتاب خواندن مشغولم و اصلی ترین و بیشترین زمان زندگی من به کتاب خواندن می گذرد بعد هم فیلم دیدن و تمرین های کاری.

از کتاب های تاثیرگذاری که این اواخر خواندید بگویید؟

- من کتاب «برنده تنهاست» نوشته پائلو کوئیلو را چند وقت پیش خواندم و خیلی دوست داشتم. «مرشد و مارگاریتا» را هم به تازگی خواندم که البته فکر می کنم همه اهل کتاب ها آن را خوانده اند. چون کتاب خیلی معروفی است و من هم واقعا شیفته اش شدم. این روزها هم دارم «دنیای سوفی» را می خوانم و خیلی دوستش دارم. معمولا کتاب هایی را که دوست دارم یک بار نمی خوانم و تازه بار اول که می خوانم علاقه مند می شوم و بعد چند بار دیگر هم می خوانم.

مهمترین ویژگی «زمانه» برای شما چیست؟

- اینکه تاثیر ویرانگر دروغ در زندگی آدم ها را نشان می دهد. آن زمانی هم که برای تحقیق به بیمارستان ها می رفتم سختی کار پزشک ها و پرستاران خیلی روی من تاثیر گذاشت

کسی در خانواده شما سابقه کار هنری دارد؟

- نه، پدرم مهندس کشاورزی هستند و مادرم بازخرید هواشناسی.

چندتا بچه هستید؟

- 2 تا دختریم. من دختر بزرگ خانواده هستم.

شما مجرد هستید یا متاهل؟

- مجردم.

امیدوارم خوش شانس باشم

آیا آیدا فقیه زاده تصمیم دارد دیگر بازیگر باشد و اگر از او بپرسند شغلش چیست، بگوید بازیگری؟

- اصلا دوست ندارم به بازیگری به عنوان شغل نگاه کنم. بازیگری بیشتر برای من یک دغدغه مهم است و می خواهم این داداه را به شکل حرفه ای دنبال کنم. یعنی بحث شغلی آن برایم مهم نیست و بیشتر دوست دارم دغدغه ها و حرف هایی را که دوست داشتم به مردم گفته شود بگویم و تاثیر هنری و اجتماعی را که می خواهم، بتوانم روی مردم بگذارم.

یعنی مسئله درآمد برای تان اهمیتی ندارد چون به هر حال شغل راهی برای امرار معاش و تامین نیازهای مالی در زندگی است.

- من چون خیلی روی انتخاب هایم حساسیت دارم، فکر می کنم بین کارهایم فاصله های طولانی خواهد افتاد، مگر اینکه خیلی خوش شانس باشم. وقتی این فاصله ها بیفتد به هر حال بحث درآمد مهم می شود. بنابراین اینطور نیست که اصلا به درآمد فکر نکنم اما اینکه به صرف درآمد بخواهم مرتب کار کنم با حساسیت هایم را کنار بگذارم و هر کاری انجام دهم، نه این تصمیم من نیست.


به خلوتم وابسته ام

- من خلوت خودم را خیلی دوست دارم. قطعا هیچ کس بدش نمی آید که دوستش داشته باشند ولی شهرت می تواند خلوت آدم را به هم بریزد و من اینقدر به خلوتم وابستگی دارم که می خواهم از همین نقطه شروع اصلا به این مسائل فکر نکنم و به طرفشان نرم. من فقط زمانی دوست دارم اذز خلوتم بیرون بیایم که سر کار باشم و بحث کار در میان باشد. سر همین کار، شلوغی پشت صحنه را دوست داشتم و دیدن تلاش و انرژی تک تک بچه های گروه کلی به من انرژی می داد. کارگاه بازیگری مان را هم خیلی دوست داشتم و با بچه ها رابطه صمیمانه و خوبی داشتیم. بیشتر دوستان سینمایی من هم دوستان همکلاسی ام در کارگاه بازیگری هستند. متین ستوده، شهرام قائدی و عطا عمرانی از همدوره ای های من بودند.

 

 



برچسب‌ها: بیوگرافی کامل از ایدا فقیه زاده,
[ چهار شنبه 7 فروردين 1392 ] [ 1:35 ] [ saeid ]

 | عکس های جدید آیدا فقیه زاده در برنامه زنده رود |

مجموعه عکسهای آیدا فقیه زاده در برنامه زنده رود – ۱۱ اسفند ماه ۱۳۹۱ 

عکس های جدید از آیدا فقیه زاده,ایدا فقیه زاده بازیگر زن,بیوگرافی آیدا فقیه زاده

آیدا فقیه زاده در برنامه زنده رود اسفند ۹۱

گالری عکسهای ایدا فقیه زاده

جدیدترین عکسهای آیدا فقیه زاده بازیگر زمانه

مصاحبه با آیدا فقیه زاده در برنامه زنده رود



برچسب‌ها: عکس های جدید از آیدا فقیه زاده, ایدا فقیه زاده بازیگر زن, بیوگرافی آیدا فقیه زاده, مصاحبه با آیدا فقیه زاده در برنامه زنده رود, جدیدترین عکسهای آیدا فقیه زاده بازیگر زمانه, گالری عکسهای ایدا فقیه زاده, آیدا فقیه زاده در برنامه زنده رود اسفند ۹۱, مجموعه عکسهای آیدا فقیه زاده در برنامه زنده رود – ۱۱ اسفند ماه ۱۳۹۱,
[ دو شنبه 14 اسفند 1391 ] [ 22:13 ] [ saeid ]
درباره وبلاگ

مي گويد سال 87 بود که به دليل علاقه اش به حرفه بازيگري در کلاس هاي بازيگري «امين تارخ» شرکت کرد و سپس با استاد خود در سريال پخش نشده «راه شيري» عبدالحسين برزيده هم بازي شد و بعد از آن هم به واسطه «تارخ» به سريال «زمانه» معرفي و ايفاگر نقش «بهار» قصه شد. «آيدا فقيه زاده» متولد 1363 و دانش آموخته رشته مهندسي رايانه است. او در قصه سريال «زمانه» با بازي در نقش «بهار» ديده شد.
آرشيو مطالب
بهمن 1392
دی 1392 آذر 1392 مرداد 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391
امکانات وب

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





Alternative content


کد هدایت به بالا



کد کج شدن تصاوير

كد موسيقي براي وبلاگ